هر یک از شما آینه برادرش است . اگر رنجی را در او ببیند، دورش می سازد. [امام علی علیه السلام]
مرکز فرهنگی مذهبی شهدای توحید
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» خیبرخیبر یا صهیون جیش محمد قادمون

 

نحن قادمون یا قدس



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ناجی ( شنبه 88/2/12 :: ساعت 12:25 عصر )

»» پیام نوروزى رهبر انقلاب به مناسبت آغاز سال

                                                                      بسم‏اللَّه‏الرّحمن‏الرّحیم‏

          یا مقلّب القلوب و الأبصار. یا مدبّر اللّیل و النّهار. یا محوّل الحول و الأحوال.حوّل حالنا الى احسن الحال.

عید سعید نوروز را که نزدیک به ایام ولادت حضرت خاتم‏الانبیاء (صلّى اللَّه علیه و اله و سلّم) و امام جعفر صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است و به برکت نزدیکى به این ایام مبارک، شرافت بیشترى پیدا کرده است، به همه‏ى هم‏میهنان عزیزمان در سراسر کشور، و همچنین به ایرانیان ساکن در کشورهاى دیگر جهان در سراسر عالم، و همچنین به مردم کشورهائى که عید نوروز را گرامى میدارند و آن را براى خود جشن میگیرند، تبریک عرض میکنم؛ مخصوصاً تبریک عرض میکنم به خانواده‏هاى معظم شهیدان و ایثارگران و جانبازان، و امیدوارم که همه سال نیکوئى را در پیش داشته باشند.

سال 87 که بر ما گذشت، سال بسیار پر ماجرائى بود؛ هم در زمینه‏ى مسائل بین‏المللى، و هم در زمینه‏ى مسائل کشور. در سطح بین‏المللى حوادث بزرگ و مهمى اتفاق افتاد که بى‏گمان در مجموعه‏ى سیاستهاى جهانى داراى تأثیرات عمیق و مؤثرى است، که از جمله‏ى آنها در زمینه‏ى اقتصادى، بحران عظیم مالى و اقتصادى است که از کشور آمریکا شروع شد و به اروپا و دیگر کشورها و از جمله به کشورهاى منطقه‏ى ما رسید. این مسئله براى مردم جهان، مسئله‏ى بسیار مهمى است؛ نه فقط در زندگى روزمره‏ى آنها و برنامه‏ریزى‏هاى اقتصادى آنها تأثیر میگذارد، بلکه در دیدگاه‏هاى آنها نسبت به نظریات اقتصادى و اقتصاد سرمایه‏دارى احتمالاً تأثیرات شگرفى را بر جاى خواهد گذاشت. خوشبختانه کشور ما و ملت ما توانستند تا حدود زیادى از آثار زیانبار این طوفان سهمگین جهانى خود را برکنار بدارند، و البته همچنان مراقبتهاى لازم بایستى ادامه پیدا کند.

از جمله‏ى مسائل مهم جهان و منطقه در سالى که گذشت، مسئله‏ى حمله‏ى رژیم صهیونیستى به غزه بود، که همه‏ى چشمهاى جهانیان را به خودش معطوف کرد. عده‏اى از این نظرگاه به مسئله نگاه کردند که با مقاومت اسلامى و با مسئله‏ى فلسطین، داراى عناد و کینه‏ى دیرین بودند - که عمدتاً سیاستمدارانِ بسیارى از کشورهاى غربى از این جمله بودند - عده‏اى هم با نگاه طرفدارانه‏ى از ملت مظلوم فلسطین و مردم غزه به مسئله نگاه کردند. اما نتائجى که در این حمله‏ى ناجوانمردانه و ظالمانه مترتب شد، براى همه‏ى دنیا بهت‏آور بود. بیست و دو روز مردم بى‏دفاع غزه مقاومت کردند و رژیم صهیونیستى بیست و دو روز با تمام قوا به این مردم حمله کرد و پایان این ماجرا با ناکامى رژیم صهیونیست همراه بود؛ این براى مردم دنیا یک تجربه‏ى بسیار مهمى است در زمینه‏ى امکان مقاومت ملتها در مقابل زورگوئى و ستمگرى ستمگران و زورگویان.

غیر از اینها، مسائل گوناگون متعددى هم در منطقه و همچنین در سطح جهان اتفاق افتاد که از آنها عبور میکنیم.

در سطح کشور هم مسائل مهمى از آغاز سال تا امروز داشته‏ایم. سال 87 با خبرهاى خوش هسته‏اى آغاز شد و ملت ایران آگاه شدند که جوانان آنها، دانشمندان متبحر و کوشاى آنها توانستند على‏رغم تحریمهاى جهانى، پیشرفت خودشان را در مسائل هسته‏اى کشور به اثبات برسانند و توانائى ملت ایران را در یک چنین مسئله‏ى مهمى به همه‏ى جهانیان ثابت کنند؛ این براى ملت ایران نه فقط در زمینه‏ى علمى، بلکه در زمینه‏هاى گوناگون دیگر، ارج و اعتبار جدیدى را در چشمهاى جهانیان به وجود آورد.

مجلس شوراى اسلامى هم بحمداللَّه براى دوره‏ى هشتم تشکیل شد و در طول سال، این مجلس با همکارى دولت محترم کارهاى خوبى را تصویب و اقدام کردند، که امیدواریم این همکارى همچنان ادامه داشته باشد.

در طول سال بحمداللَّه کارهاى بزرگ دیگرى هم در زمینه‏هاى مختلف انجام گرفته است. در همین زمینه‏ى هسته‏اى، در پایان امسال راه‏اندازى موقت و آزمایشى نیروگاه بوشهر را داشتیم، که این هم خبر مهم و بزرگى است. البته این هم از نتائج پیشرفت دانشمندان خود ما در داخل کشور است که همه‏ى دنیا را قانع کرد که راه پیشرفت هسته‏اى ملت ایران را نمیشود بست.

در زمینه‏ى مسائل علمى، کارهاى بزرگ دیگرى هم انجام گرفته است که شمارش آنها وقت طولانى و مفصلى را خواهد گرفت. من از نزدیک شاهد برگزیده‏اى از این پیشرفتهاى علمى بودم و در نمایشگاهى آنها را از نزدیک مشاهده کردم، که حقیقتاً شگفت‏آور است. جوانان عزیز ما و ملت پرهمت و پرتلاش ما توانسته‏اند در زمینه‏ى علمى پیشرفت شگرفى را نشان بدهند و این پیشرفتهاى مهم و شگفت‏آور، تبلیغات سى ساله‏ى علیه انقلاب را که از اطراف و اکناف تبلیغ میکردند، خنثى کرد.

از جمله‏ى این پیشرفتهاى علمى و فناورى، پرتاب ماهواره‏ى امید بود. این، قدم اول از این کار بزرگ است که کشور را در ردیف کشورهاى بسیار معدود جهان در مورد این فناورى قرار داد و چشم جهانیان را متوجه ایران کرد و نشان داد که ملت ایران از درون میجوشد و از درون رشد میکند و توانائى پیشرفت ملت ایران، توانائى محدودى نیست.

در زمینه‏ى مسائل اقتصادى هم من باید به ملت عزیزمان عرض کنم که على‏رغم موج عظیم و طوفان خانه‏براندازِ رکود اقتصادى و بحران اقتصادى در عالم، و على‏رغم تحریمهائى که علیه ایران به خاطر مسئله‏ى انرژى هسته‏اى و دیگر مسائل انجام گرفت، مسئولین کشور توانسته‏اند بر این موج فائق بیایند و تا حدود زیادى تبعات و آثار منفى این موج را در کشور کنترل کنند و نگذارند که ملت ما در این موج عظیمى که خیلى از کشورها را دچار مشکلات بسیار زیادى کرد، بغلتد و ملت سر پاى خود بایستد. ان‏شاءاللَّه پیشرفتهاى اقتصادى باید روزبه‏روز شکوفاتر بشود و ملت را خوشحال‏تر کند و ان‏شاءاللَّه امکان و زمینه‏ى پیشرفتهاى گوناگون را در عرصه‏هاى مختلف به وجود بیاورد.

همان طور که مشاهده میکنید، سال نوآورى و شکوفائى خوشبختانه با نوآورى‏هاى زیاد و شکوفائى‏هاى چشمگیر همراه شد و توانست این شعار را در مرحله‏ى مقدماتىِ خود کاملاً فعال کند. البته شکوفائى و نوآورى مخصوص این سال نبود؛ ما در آینده هم در سالهاى گوناگون بایستى همین خط را با جدیت پیگیرى و تعقیب کنیم و ان‏شاءاللَّه خود را به نقطه‏اى که در زمینه‏ى علمى و فناورى، شایسته‏ى ملت ایران است، برسانیم.

سال جارى که از این لحظه آغاز میشود، سال مهمى است و امیدواریم که ملت ایران بتواند بر تجربیات گوناگون این سال هم با قدرت خود - که از ایمان به خدا سرچشمه گرفته است - غلبه کند و ان‏شاءاللَّه حوادثى را که در طول یک سال ممکن است در سطح جهان و منطقه و کشور اتفاق بیفتد، همه را به سود خود تمام کند.

آنچه من به ملت عزیزمان عرض میکنم، این است: ما در دعاى اول سال خواندیم که: «یا محوّل الحول و الأحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال»؛ حالِ ما را به نیکوترین حالها تبدیل کن. این، اراده‏ى الهى است؛ اما تلاش ملت ایران، تلاش خود آحاد ما مردم، یقیناً لازم است و زمینه‏ى ضرورى براى توجه لطف خدا و رحمت الهى است. ما باید همت کنیم براى تحویل احوال خود، براى نیکوکردن زندگى خود، ذهن خود، دل خود، دنیا و آخرت خود؛ این وظیفه‏ى یکایک ملت ایران است. عرصه‏ى گسترده‏ى عظیمى از معنویات و امور دینى و ذهنیات انسان تا حقائق خارجى و آنچه که مورد ابتلاى در زندگى روزمره‏ى ما و زندگى شخصى ما و زندگى اجتماعى ماست، زیر این دستور بزرگ الهى که هر سال در این دعاى شریف تکرار میشود، قرار گرفته است: «حوّل حالنا الى احسن الحال». من فقط به یک نمونه اکتفاء میکنم و این را مصداق برجسته و بارزى از تحویل احوال خودمان به شمار مى‏آورم و به شما ملت عزیز عرض میکنم.

ما در زمینه‏ى مصرف، در زمینه‏ى هزینه کردن منابع مالى کشور که به وسیله‏ى خود ما و به وسیله‏ى همه‏ى برادران هم‏میهن ما و به وسیله‏ى مسئولین کشور با زحمت زیاد به وجود مى‏آید، دچار نوعى بى‏توجهى هستیم، که بایستى این را تبدیل کنیم به یک توجه و اهتمام خاص. ما دچار اسراف هستیم، ما دچار ولخرجى و ولنگارى در مصرف هستیم؛ این را من در اول سال، ان‏شاءاللَّه در سخنرانى، با جزئیات آن براى مردم عزیزمان توضیح خواهم داد. اما امروز فقط اجمالاً عرض میکنم؛ بسیارى از منابع کشور، شاید بشود گفت بخش مهمى از منابع کشور در همه‏ى زمینه‏ها - چه در زمینه‏ى مسائل شخصى، و چه تا حدودى در زمینه‏هاى عمومى - صرف اسرافها و زیاده‏روى‏هاى ما در مصرف میشود. ما بایستى مصرف کردن را مدبرانه و عاقلانه مدیریت کنیم. مصرف نه فقط از نظر اسلام، بلکه از نظر همه‏ى عقلاى عالم، چیزى است که باید تحت کنترل عقل قرار بگیرد. با هوى‏ و هوس، با خواهش دل و آنچه که نفس انسان از انسان مطالبه میکند، نمیشود مصرف را مدیریت کرد. کار به جائى میرسد که منابع کشور به هدر میرود، شکاف بین فقرا و اغنیاء زیاد میشود، عده‏اى در حسرت اوّلیات زندگى میمانند و عده‏اى با ولخرجى و ولنگارى در مصرف، منابع را هرز و به هدر میدهند.

ما بایستى الگوى مصرف را اصلاح کنیم. ما بایستى به سمت اصلاح الگوى مصرف حرکت کنیم. مسئولین کشور در درجه‏ى اول - چه قوه‏ى مقننه، چه قوه‏ى مجریه، و چه سایر مسئولین کشور؛ قوه‏ى قضائیه و غیر آنها - و اشخاص و شخصیتها در رتبه‏هاى مختلف اجتماعى، و آحاد مردم ما از فقیر و غنى، بایستى به این اصل توجه کنند که باید الگوى مصرف را اصلاح کنند. اینجور مصرف کردن در همه‏ى زمینه‏ها - در امور ضرورى زندگى، در زیادى‏هاى زندگى - مصرف کردن بى‏رویّه و بدون منطق و بدون تدبیر عقلانى، به ضرر کشور و به ضرر آحاد و اشخاص ماست. من از عموم مردم و بخصوص از مسئولین درخواست میکنم، خواهش میکنم که در این زمینه فعالیت خودشان را در این سال زیاد کنند، افزایش بدهند و براى اصلاح الگوى مصرف برنامه‏ریزى کنند.
لذا من این سال را، سال «حرکت مردم و مسئولین به سوى اصلاح الگوى مصرف» میدانم و امیدوارم که این عنوان - که «اصلاح الگوى مصرف» است - براى همه‏ى ما دستورالعمل باشد و همه‏ى ما بتوانیم برطبق این شعار مهم و حیاتى و اساسى براى کشور عمل کنیم و از منابع کشورمان به بهترین وجهى استفاده نمائیم.

یاد امام عزیز و بزرگوار را گرامى میدارم؛ یاد شهیدان عزیز را گرامى میدارم و به همه‏ى آحاد ملت ایران مجدداً سلام و تبریک عرض میکنم.
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‏.
برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری (مدظله العالی)


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ناجی ( پنج شنبه 88/1/20 :: ساعت 7:45 عصر )

»» انجمن حجتیه


تاملی در تاریخچه ی انجمن حجتیه (برگرفته از کتابخانه دیجیتال از گروه نرم افزاری شایان گستر)
 
(... دیروز مقدس نماهاى بى شعور مى گفتند دین از سیاست جدا است و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى گویند مسؤولین نظام کمونیست شده اند. تا دیروز مشروب فروشى و فساد و فحشاء و فـسـق و حـکـومـت ظالمان براى ظهور امام زمان ارواحنا فداه را مفید و راهگشا مى دانستند، امروز از ایـنکه در گوشه اى خلاف شرعى که هرگز خواست مسؤولین نیست رخ مى دهد فریاد وااسلاما سر مى دهند. دیـروز حجتیه اى ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تـا اعـتـصاب چراغانى نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند امروز انقلابى تراز انقلابیون شده اند. ولایـتـى هـاى دیـروز کـه در سـکـوت و تـحـجـّر خـود آبـروى اسـلام و مـسـلمین را ریخته اند و در عـمـل پـشـت پـیـامـبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده است امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى خورند.
راسـتـى اتـهـام آمـریـکـائى و روسـى و التـقـاطـى، اتـهـام حـلال کـردن حـرام ها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستن و حلیت قمار و موسیقى، از چه کـسـانـى صـادر مـى شـود؟ از آدم هـاى لامـذهـب و یـا از مـقـدس نـمـاهـاى مـتـحـجـّر و بى شعور؟...) (امام خمینى، 3/12/1367)
 
انجمن حجتیه یک تشکیلات سیاسى با جهت گیرى غیر اسلامى است. انجمن حجتیه را با چهار سؤ ال چه زمانى؟ چه کسانى؟ چگونه؟ و چرا؟ بررسى خواهیم کرد.
 
چه زمانى؟
 
1 ـ تـولّد:
در دوران نـخـسـت وزیـرى مـصـدق، بـویـژه در اواخـر سـال 1331 و اوایـل سـال 1332 کـه مـلّى گـرایـان و مـذهـبـى ها با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بـودنـد، یـک فـرقه که در زمان قاجاریه دست ساخته استعمار بود، خود را با نام شوم بهائیت مـعرفى مى کرد، فرصت عرض اندام پیدا کرد و تبلیغات گسترده اى را آغاز نموده و در این راه موفقیّت هایى به دست آورد. پـس از کـودتـاى 28 مـرداد 1332 نـوعـى سرخـوردگـى از مـبـارزات سیاسى در میان نیروهاى اسـلامـى پـدیـدار شـد. آنـان بـا زحـمـت فـراوان تـوانـسـتـه بودند مصدّق را به نخست وزیرى برسانند. هنوز مدّت زیادى نگذشته بود که مصدّق به روحانیت پشت کرد و با نیروهاى اسلامى در افـتـاد، طـبـعـاً مردم او را رها کردند و بازوان حمایت هاى مردمى دست از یارى مصدّق برداشتند. کـودتـا انـجـام شـد. مـصـدّق رفـت و شـاه بـرگشت. بازگشت شاه به معنى ضرر مضاعف براى نیروهاى مذهبى بود که به اعتزال و کناره گیرى سیاسى برخى از آنها انجامید. سـرخـوردگـى مـزبـور در کـنـار ظـاهـر مـشـروع مـبـارزه بـا بـهـائیـت، زمـیـنـه هـاى مـنـاسـب جـهت تـشـکـیـل انـجـمـن حـجـتـیـه را ایـجـاد کـرد و ایـن انـجـمـن در سـال 1335 تـاءسـیـس شـد. اسـم کـامـل آن (انـجمن خیریّه حجتیه مهدویه) بود که در این درس به اختصار، انجمن یا انجمن حجتیه نامیده مى شود.
 
2 ـ رشـد:
انـجـمن حجتیّه به این دلیل که حریم حکومت شاه را رعایت مى کرد و الزاماً در مبارزه با بهائیت، بهائى هاى دربار شاه را استثنا کرده بود، خطرى براى رژیم سلطنتى نداشت. بلکه چـون نـیـروهـاى جـوان و مبارز احتمالى را هم به مبارزه با یکى از شاخ و برگهاى درخت تنومند اسـتـعـمار مشغول مى کرد و از پرداختن به اصل درخت و ریشه هاى آن بازمى داشت، مورد تاءیید حـکـومـت شـاه نـیز بود. بخصوص که خسارت هاى وارده به همان شاخه هم به توسط بهائی هاى قـدرتـمـنـد دربـار جـبـران مـى شـد. از این رو، هیچ مانعى در راه رشد انجمن حجتیه به چشم نمى خورد. انـجمن حجتیه براى جذب جوانان مذهبى و تاءمین هزینه هاى جارى به تاءیید رسمى و کتبى علما و مراجع نیاز داشت. از این رو، کارگزاران انجمن سازمان خود را به گونه اى زیبا در سؤ الات کـتـبـى خـود مـطـرح مـى سـاختند و بعد خواهان تاءیید معنوى و مالى انجمن مى شدند و معمولاً به خواسته خود مى رسیدند. انجمن حجتیه بر اساس ماهیت خاصّ، زمان تشکّل و اهداف آن داراى نیروهاى متفاوتى بود. از مذهبى هـاى مـتـدیـّن تـا مـعـدودى از رجـال نـظـامـى و سـیـاسـى رژیم شاه! از جوانان سطحى و سریع التـاءثـیـر جـامعه تا پخته مردان سیاسى کارى که با چشم هاى تیزبین خود هم موشکافى مى کـردند و هم حکم صادر مى کردند و هم اجرا مى نمودند! از معتقدین واقعى به حضرت ولى عصر عـجـل الله تـعـالى فرجه الشریف تا کسانى که وقتى کار به جاهاى باریک مى کشید پشت پا زدن بـه هـمـه اصـول بـرایشان راحت تر از تحمّل سختی ها بود! و هرگز بوى (تقوا) از آنها به مشام نمى رسید. رهبرى این انجمن پس از انقلاب به سختى کوشید تا آن را با عموم ملّت هماهنگ بنمایاند ولى فشار نـیـروهاى مستقل و خودخواهى که در زوایاى انجمن رخنه کرده بودند آرام آرام چنان اوج گرفت که حـتـى همان رهبرى را هم به موضعگیرى تند و پرخاشگری هاى غیر مسؤولانه در برابر انقلاب کشانید.
ایـن پـرخـاشـگـری هـا کـه از چـشـمـان تـیـزبـیـن و ژرف نـگـر امـام راحل (ره) مخفى نبود، کم کم آنچه را که لااقل از نظر تئورى مى توانست به بازوى توانمندى در جـهـت انـقـلاب تـبـدیـل شـود، از نـظـر واقـعـى بـه عـضـو بـیـمـارى تـبدیل کرد که چاره اى جز جرّاحى آن نبود و این جرّاحى را همان طبیب مهربان انجام داد که همواره انقلاب را در حسّاسترین مراحل آن نجات بخشیده بود.
امـام خمینى (ره) پس از پیروزى انقلاب اسلامى، چندین بار تذکراتى را به صورت محرمانه و یـا بـا کـنـایـه بـه انـجمن دادند، لیکن مشکل حل نشد و سرانجام در پیام 3/12/1367 خود به جـامـعـه روحـانـیّت به طور مفصّل از وجود جمودگرایى در میان برخى از روحانیون ناآگاه و یا آگـاه و وابـسـتـه گـلایـه فـرمـوده، بـا نام بردن از انجمن حجتیه به عنوان یکى از مظاهر این جـریان، به طور صریح آن را و خط عمومى آن را که خطّ تحجّر باشد محکوم نموده، چگونگى عـمـل آنـان را ریـخـتـن آبـروى اسـلام و مـسـلمـیـن و شـکـسـتـن پـشـت پـیـامـبـر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت معرفى کردند.
 
3 ـ انحلال:
انـجمن حجتیه با حکم امام خمینى (ره) که دستور فرمودند مردم به عنوان اعتراض به سـفـاکـیـهـاى رژیـم شاه از چراغانى نیمه شعبان سال 1357 خوددارى کنند، مخالفت کرد و بدین وسیله سیر نزولى خود را شروع کرد. امام خمینى (ره) دستور مزبور را به خاطر عزاى مردم در سـوگ شـهیدانى که شاه آنها را به شهادت رسانده بود، صادر فرموده بود. حکومت شاه که از بازتابهاى دینى این اعتصاب مى ترسید سعى کرد به هر ترتیب که شده اعتصاب مزبور را نقض کند. انجمن حجتیه عملاً یار حکومت شاه شد و چراغانى مفصلّى برقرار کرد و به این ترتیب آبروى خود را در نزد مردم مسلمان ایران از دست داد. از سوى دیگر، در پى سخنان امام خمینى (ره) در 21/4/1362 که در آن آمده بود:
(یـک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بـیـاید، حضرت صاحب مگر براى چى مى آید؟ حضرت صاحب مى آید معصیت را بردارد، ما معصیت کـنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات [کج رویها] را بردارید این دسته بندى ها را براى خاطر خدا، اگـر مـسـلمـید و براى خاطر کشورتان، اگر ملّى هستید، این دسته بندى ها را بردارید و در این موجى که الان این ملت را به پیش دارد مى برد، در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.)
انـجمن حجّتیه چون فکر کرد این سخنان با آنها مرتبط است، در 1/5/1362 با صدور اطلاعیه اى اعلام کرد که کلیه جلساتش ‍ تعطیل شده است. به نوشته یکى از مسؤ ولان دفتر امام خمینى، اطـلاعـیـه را بـه امـام نـشـان دادیـم و گـفـتـیـم انـجـمـن اعـلام انـحـلال کـرده اسـت. بـه هـنـگـام قـرائت مـتـن اعـلامـیـه، وقـتـى بـه کـلمـه تعطیل برخورد شد، با تبسّم فرمودند:
(تـعطیل غیر از انحلال است. اینکه فایده ندارد.... این کار اثرى ندارد. آنها که فاسد هستند، کار خودشان را مى کنند....) واقعیت نیز همین است. انجمن گر چه در سال 1362 به طور نسبى از بین رفت، ولى خط انجمن کـه خـط تـحـجـّرگـرایـى، جـمـود، خشک مقدّسى، مبارزه گریزى، رفاه طلبى، طعنه زدن به انـقـلابـیـون خـط امـام، ایـجـاد تـشـکـیـک در اذهـان مـردم، پـرداخـتـن بـه مـسـائل فـرعـى و حـاشـیـه اى، و... شـده بـود هـنـوز نـمـرده اسـت. ایـن خـط پـیش از انجمن، در طول تاریخ اسلام وجود داشته است و پس از این هم به راحتى از بین نخواهد رفت.

چه کسانى؟ 


1 ـ بنیانگذاران: 
بنیانگذار اصلى انجمن حجتیه، شیخ محمود حلبى بود.

شیخ محمود حلبی در حال سخنرانی 

2 ـ رهـبـران:
در تـمـام مـدّت زندگى انجمن حجتیه، رهبرى آن با شیخ محمود حلبى بود. در این اواخـر، بـه دلیـل سـنّ زیـاد وى، کـارهـاى اجـرایـى انـجـمـن تـوسـط شـخصى به نام سید حسن افـتـخـارزاده صـورت مى گرفت. سید حسن افتخارزاده از اعضاى انجمن شاهنشاهى فلسفه بود. انـجـمـن مـزبـور، زیـر نـظـر فـرح پـهـلوى کـار مـى کـرد. افـتـخـارزاده در سال 1367 به دلیل اهانت به شهدا و برخى از مقدّسات دینى دستگیر شد.

3 ـ اعضا:
انجمن حجتیه در میان اقشار مختلف جامعه، افرادى را جذب کرده بود. سطح سواد، درآمد و مـسـؤ ولیـتهاى سیاسى آنها با یکدیگر، تفاوتهاى زیادى داشت. از سرهنگ و مهندس گرفته تا محصّل معمولى در انجمن حجّتیه عضویت داشتند.
 
4 ـ انـشـعـاب هـا:
انـجـمـن حـجـتـیـه تـا زمـان پـیـروزى انـقـلاب اسـلامـى، شـاهـد انـشـعـاب قابل توجّهى نبود. پس از پیروزى انقلاب اسلامى، در نیمه شعبان 1359، آقاى طیّب، که مسؤ ول کـنفرانسهاى انجمن حجتیه بود، انشعاب کرد و همراه دوستانش، گروهى با نام (عباد صالح) تـشـکـیـل داد. ایـن گـروه، شـش مـاه پـس از تـشـکـیـل، بـا انـتـشـار یـک بـیـانـیـه خـود را منحل نمود. در بیانیه انحلال گروه عباد صالح آمده بود:
(مـا قصد داریم در جمهورى اسلامى خدمت کنیم و در این راه احتیاج به وجود گروه و دسته خاص نمى باشد.)

چگونه؟
 
1 ـ توجه به مسائل فرعى: 
انجمن حجتیه با اعضاى سطح پایین فرقه بهائیت بحث مى کرد و طـبـعـاً از برخورد با سران آنان که در دربار شاه و کابینه هویدا و... صاحب موقعیّت بالایى بودند، اجتناب مى نمود. ولى پرداختن به مساءله بهائیت، به عنوان یک فرقه استعمار ساخته، در شرائطى که سراسر کشور در کار مبارزه اى خونین و فراگیر با ریشه هاى استعمار شده بود، معنایى جز تقدیم مسائل فرعى بر اصلى نداشت.
 
2 ـ مـخالفت با مبارزه علیه طاغوت: 
انجمن حجتیه براى اینکه در شرائط ستمشاهى بتواند دوام بیاورد خودش را از شرکت در فعالیتهاى مبارزاتى علیه رژیم شاه بازمى داشت ولى این شیوه کم کم در آن انجمن به اصلى بنیادین تبدیل شد و اساسی ترین علت انحراف را نیز باید از همین جا جستجو کرد.
اعضاى انجمن (درست مثل یهودیانى که خود را همواره بندگان برگزیده خداوند دانسته اند) خود را هـمیشه از اصحاب خاص ‍ امام زمان (عج) و دوستداران حقیقى آن حضرت تلقى نموده و دیگران را در این زمینه بیگانه یا بى تفاوت مى شمردند و کم کم از جامعه انقلابى جدا شدند و گاهى به حرکتهاى انقلابى هم اعتراض مى کردند و بر اساس محکهاى انجمنى خود آنها را به (خوب و بـد) یـا (درست و نادرست) تقسیم مى کردند و گاهى هم رسماً بباد انتقاد مى گرفتند و در حـقـیـقـت بـه مـبـازره عـلیـه مبارزه مى پرداختند. شاید امام خمینى (ره) در این رابطه هاست که مى فرمایند:
(... تـرویـج تـفـکـّر (شـاه سـایـه خـداسـت) و یـا بـا گـوشـت و پـوسـت نـمـى تـوان در مـقـابل توپ و تانک ایستاد و اینکه ما مکلّف به جهاد و مبارزه نیستیم، و یا جواب خون مقتولین را چـه کـسـى مـى دهـد؟... و هـزاران (اِنْ قـُلْت) [اشکال ] دیگر، مشکلات بزرگ و جان فرسایى بودند که نمى شد با نصیحت و مبارزه منفى و تبلیغات جلوى آنها را گرفت....
در پـانـزده خـرداد 42 مـقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسـان مـى نـمـود بـلکـه علاوه بر آن از داخل جبهه خودى گلوله حیله و مقدس مآبى و تحجّر بود، گلوله زخم زبان و نفاق و دورویى بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب، جگر و جان را مى سوخت و مى درید....)

چرا؟
 
1 ـ غرور تشکیلاتى: 
وجود تشکیلات تقریباً منسجم که با جدیدترین شیوه هاى رایج در جهان، سازماندهى شده بود، غرور خاصى براى برخى از مسؤولان انجمن به وجود آورده بود که بر آن اساس، بسیارى از انتقادات وارده را نمى پذیرفت.
 
2 ـ جدا دانستن دین از سیاست: 
ترویج اندیشه جدایى دین از سیاست، یکى از حرکتهاى استعمار در جـوامـع اسـلامـى بـوده اسـت. ایـن حـرکـت کـه یـکـى از اصـول مـقـدّس بـهـائیـّت بـود مـتـاءسـفـانـه بـراى انـجـمـن هـم بـه عـنـوان یـک اصـل اسـتـراتـژیـک تـجـلّى کـرده بـود و در حـقـیـقـت انـجـمـن حـجـتـیـه در یـکـى از اصول مسائل سیاسى با بهائیت همگام شده بود و متاءسفانه این تفکّر شوم کم کم بوسیله آنها در میان برخى از اقشار مذهبى نیز جاى خود را باز کرد.
 
3 ـ رفـاه طلبى:
رفاه طلبى سبب مى شد تا برخى از مقدس مآبان، از جمله انجمن حجتیه، به بـرخـى از روایـات ضـعـیـف از نـظـر سند یا متن یا دلالت، استناد کنند و آیات و روایات بسیار دیگرى را نادیده بگیرند و شانه از زیر بار مبارزه خالى کنند.

 ادامه دارد ...

* مقاله حاضر در تاریخ 24/7/1384 در سایت باشگاه اندیشه www.bashgah.net  منتشر شده است.
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » ناجی ( یکشنبه 87/9/24 :: ساعت 7:17 عصر )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال 1388 سال اصلاح الگوی مصرف به فرموده مقام معظم رهبری(مدظله)
ایسم های فلسفی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 15
>> بازدید دیروز: 0
>> مجموع بازدیدها: 7795
» درباره من

مرکز فرهنگی مذهبی شهدای توحید
ناجی
خدمات کوچک ما به مخاطبان گرامی : طراحی و چاپ کارت ویزیت / پوستر / بنر / فلکس و ... اجرای چاپ سیلک بر روی خودکار / سرسوییچی / پیراهن / نایلون / سی دی / هدایای تبلیغاتی و ... تولید و توزیع محصولات جبهه فرهنگی انقلاب (نرم افزارهای اسلامی / مجموعه سخنرانی های سخنرانان کشوری / مداحی و مولودی / بازی های کامپیوتری / نرم افزارهای کاربردی کامپیوتر و موبایل / قاریان برجسته قرآنی جهان اسلام / ادعیه و ... آثار شهدا و توزیع اقلام مذهبی از جمله تسبیح . عطر . جانماز . صلوات شمار . سرسوییچی . الواح مذهبی و ... لطفاً جهت هر گونه سفارش با شماره تلفن 09355318417 ، 7320900 - 0711 تماس گرفته یا سفارش خود را به آدرس ashoora67@yahoo.com ارسال نمایید . منتظر شما هستیم ...

» پیوندهای روزانه

موسسه شهید آوینی [5]
موسسه تبیان [5]
مرکز جهانی مبلغ [18]
رهپویان وصال شیراز [6]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
اصلاح الگوی مصرف . القدس لنا . انجمن حجتیه . رهبری . سیدعلی الحسینی الخامنه ای . مارکسیسم .
» آرشیو مطالب
آرشیو مطالب
آذر 1387

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان

» صفحات اختصاصی

» طراح قالب